-
ایمان به خدا
1386/05/17 07:47
روزی روزگاری، اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند تا برای نزول باران دعا کنند. در روز موعود، همهء مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند و تنها یک پسر بچه با خودش چتر آورده بود و این یعنی ایمان
-
آن یار دیوانه
1386/05/17 07:44
آن یار دیوانه بمیرم من دل چاک چاک دیوانه چه آسان کرد آن دیوانه ویرانه چه زلفی در باد کرد آن یار طمعکارت چه آسان کشت آن گرمای بازارت به آسانی ز شادیها دورت کرد به تنهایی تو را در عشق کورت کرد من و باران عمریست غزل خوانیم من و باران عمریست که داغانیم شب و تنهایی و آواز یک قلیان غزل گفتن به روی برگ یک دیوان
-
مشروطیت
1386/05/17 07:38
اینها بر بچ مشروطیت هستن اما نسخه ی اصلی فرمان مشروطیت
-
عشقت
1386/05/15 11:47
من عشقت رو به همه دنیا نمیدم حتی یادت رو به کوه ودریا نمیدم،با تو می مونم واسه همیشه..... خاطرات تورو چه خوب چه بد حک میکنم ،توی تنهاییام فقط به تو فکر می کنم، با تو می مونم واسه همیشه.....اما عشق واقعی کجاست؟؟؟؟؟
-
دل تنگی
1386/05/15 11:38
خیلی دلم واسه اون کسی تنگ شده که من هر جا که میرم اسمشو یادشو با خودم میبرم کسی که تک تک سلولهای بدنم وجودشو میطلبه وفریاد میزنه.کسی که قرار نبود بیادو چه زیبا میشه وقتی کسی بیاد که اصلاْ قرار نبود بیادو زیباتر اونه که بمونه و موندگار بشه.
-
رفتی
1386/05/15 11:36
رفتی خاطره های تو نشسته تو خیالم بی تو من اسیر دست آرزوهای محالم یاد من نبودی اما من به یاد تو شکستم غیر تو که دوری از من دل به هیچ کسی نبستم یاد من باش تا بتونم همیشه برات بخونم بی تو وعطر تن تو یه چراغ نیمه جونم.
-
ایمان
1386/05/15 11:34
من اگر روح پریشان دارم . من اگر غصه هزاران دارم . به تن و زندگیم زخم فراوان دارم . به تو و دوستی تو ایمان دارم .
-
آرزوها
1386/05/14 00:44
سلام ..... امیدوارم هر جا که هستید خوش باشید وهمیشه به آرزوهاتون برسید. میگن وقتی خیلی دلت پره برو با یکی در دل کن تا کمی از فشار اعصاب کم شه. من هم میگم تو این دور زمونه آدم نمی تونه به چشمهاشم اعتماد کنه میری با یکی در دل کنی فردا می بینی تو خیابون که را میری همه چپ چپ نگات می کنن می فهمی که طرف دردلهای خصوصی تورو...
-
دل نوشته
1386/05/14 00:42
-
پرنده ی آبی
1386/05/14 00:39
پرندة آبی یکی بود؛ یکی نبود. در روزگار قدیم پادشاهی بود که اجاقش کور بود و هر قدر نذر و نیاز کرده بود صاحب فرزند نشده بود . روزی از روزها, پادشاه در آینه نگاه کرد ودید ریشش سفید شده. از غصه آه کشید و آینه را محکم زد زمین. در این موقع درویشی آمد تو. گفت «قبلة عالم به سلامت! چرا افسرده حالی؟ » پادشاه گفت «ای درویش! چرا...
-
بزی
1386/05/14 00:36
بزی روزی بود؛ روزگاری بود. خیاطی بود که در این دار دنیا سه پسر داشت و هر سة آن ها در دکان خیاطی وردستش بودند . روزی از روزها, خیاط بزی خرید و با پسرهاش قرار گذاشت هر روز یکی از آن ها بز را ببرد صحرا بچراند تا صبح به صبح شیرش را بدوشند و قاتق نانشان کنند. روز اول, پسر بزرگ بز را برد صحرا تو سبزه ها چراند و غروب که شد...
-
عنوان کتاب: به دنبال فلک
1386/05/14 00:34
به دنبال فلک مرد فقیری بود که آه در بساط نداشت و به هر دری که می زد کار و بارش رو به راه نمی شد. شبی تا صبح از غصه خوابش نبرد. نشست فکر کرد چه کند, چه نکند و آخر سر نتیجه گرفت باید برود فلک را پیدا کند و علت این همه بدبختی را از او بپرسد . خرت و پرت مختصری برای سفرش جور کرد؛ راه افتاد رفت و رفت تا در بیابانی به گرگی...
-
حال
1386/05/14 00:29
کجایند اون همه دل سوز در این هنگامه ماتم که رفتند و رها کردند من و ما را به حال هم
-
دل شکستن
1386/05/14 00:25
اولین کسی که عاشقش میشی دلتو میشکونه و میره . دومین کسی رو که میای دوست داشته باشی و از تجربه قبلی استفاده کنی دلتو بدتر میشکنه و میزاره میره . بعدش دیگه هیچ چیز واست مهم نیست و از این به بعد میشی اون آدمی که هیچ وقت نبودی . دیگه دوست دارم واست رنگی نداره .. و اگه یه آدم خوب باهات دوست بشه تو دلشو میشکنی
-
کوچه
1386/05/14 00:20
درون کوچهً قلبم، چه غمگینانه می پیچد صدای تو که می گفتی ، به جز تودل نمی بندم
-
دوست
1386/05/14 00:16
نمیخوام بگم که قدر یه دنیا دوستت دارم .. ♥ .. - _-_-_-_-_-_-_-_-_ چون دنیا یه روز تموم میشه . . ♥ .. نمیخوام بگم که مثل گلی . . ♥ .. -_-_-_-_-_-_-_-_-_ چون گل هم یه روز پژمرده میشه . ♥ .. ☺ می فهمی که دارم چی میگم ۞ !!! هان !!! ۞ نمیخوام بگم که سیاهی چشمات مثل شبهای پر ستاره اس . ♥ .. -_-_-_-_-_-_-_-_-_ چون شب هم...
-
عنوان کتاب:گدا
1386/05/13 08:38
گدا غلامحسین ساعدی 1 یه ماه نشده سه دفعه رفتم قم و برگشتم، دفعهی آخر انگار به دلم برات شده بود که کارها خراب میشود اما بازم نصفههای شب با یه ماشین قراضه راه افتادم و صبح آفتاب نزده، دم در خونهی سید اسدالله بودم. در که زدم عزیز خانوم اومد، منو که دید، جا خورد و قیافه گرفت. از جلو در که کنار میرفت هاج و واج نگاه...
-
مرگ
1386/05/13 08:35
میگویند چشم ها و صدا در بدن بیش از سایر اعضا به روح نزدیک هستند. نمیدانم که آیا این حرف حقیقت دارد یا نه و یا حقیقت نهفته در آن چیست، می دانم مرگ مانند دزدی که به گنجی میرسد حریص است و با سرعت هرچه تمام تر میبلعد. در یک هزارم ثانیه چشمها تهی میشوند و صدا خاموش، پایانِ ، پایانِ، پایان .
-
عنوان کتاب:نور شمع
1386/05/13 08:34
نور شمع بعد از گم شدن ریحانه میان ازدحام بچه ها، رویم را برگرداندم و به طرف ایستگاه اتوبوس حرکت کردم. خاطره خط میدان امام حسین - آزادی دلم را لرزاند. بلیط را دادم . سوار شدم وروی اولین صندلی خالی نشستم. - ببخشید خانم! میشه شما روی این صندلی تکی بنشینید تا من پیش دوستم باشم؟ نگاهش کردم .بی تامل گفتم: - باشه عزیزم...
-
عنوان کتاب:درآمدی بر «رفتارشناسی ادبی»1
1386/05/13 08:32
درآمدی بر «رفتارشناسی ادبی» 1 (بررسی شیوههای رفتاری شاعر با زبان) در نمودار زیر این فرآیند به خوبی به تصویر کشیده شده است: □ آشنایی با ادبیات کهن آشنایی با ادبیات کهن، اولین خشت بنای رفتار فراهنجار با زبان است. بدون آشنایی با پیشینة هزار سالة ادبیات پارسی، هرگز نخواهیم توانست در پی افکندن بنایی جدید و در انداختن طرحی...
-
عنوان کتاب:وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم --> شعر فارسی د
1386/05/13 08:30
وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم --> شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم شعر فارسی در این دوره با شدتی بیش از پیش از بدبینی و ناخشنودی از اوضاع روزگار و ناپایداری جهان و دعوت خلق به ترک دنیا و زهد و نظایر این افکار مشحونست. علت آن هم آشکار میباشد و آن وضع سخت و دشواریست که با حمله مغول آغاز شده و با جور و ظلم عمال...
-
عنوان کتاب:طنز فاخر سعدی
1386/05/13 08:28
مرتضى هاشمى پور برگرفته از: منزلگاه کتابنامه طنز فاخر سعدى نویسنده : ایرج پزشک زاد ناشر : شهاب ثاقب نوبت چاپ : اول تاریخ نشر : 1381 قیمت پشت جلد: 18000 ریال سعدى یکى از ارکان استوار شعر فارسى است. مىتوان گفت تنها شاعرى است که در همه میدانها توسن کلام را تازانده و صد البتهموفق بوده است. معالوصف با همه این توانایى و...
-
عنوان کتاب: گیله مرد
1386/05/13 08:25
گیله مرد بزرگ علوی باران هنگامه کرده بود. باد چنگ میانداخت و میخواست زمین را از جا بکند. درختان کهن به جان یکدیگر افتاده بودند. از جنگل صدای شیون زنی که زجر میکشید، میآمد. غرش باد آوازهای خاموشی را افسار گسیخته کرده بود . رشتههای باران آسمان تیره را به زمین گلآلود میدوخت. نهرها طغیان کرده و آبها از هر طرف جاری...
-
عنوان کتاب:سفر نامه ی ناصر خسرو
1386/05/13 08:22
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو نویسنده : ناصرخسرو قبادیانی تاریخ نشر : اردیبهشت 83 تایپ : لیلا اکبری سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی چنین گوید ابومعین الدین ناصر خسرو القبادینی المروزی تاب الله عنه که من مردی دبیرپیشه بودم و از جمله متصرفان در اموال و اعمال سلطانی ، و به کارهای دیوانی مشغول بودم و مدتی در آن شغل مباشرت...
-
عنوان کتاب:سر گذشت مرد خسیس
1386/05/13 08:20
سرگذشت مرد خسیس میرزا فتحعلی آخوندزاده سرگذشت مرد خسیس میرزا فتحعلی آخوندزاده سرگذشت مرد خسیس از کتاب «تمثیلات» نوشته میرزا فتحعلی آخوندزاده و ترجمه میرزا جعفر قراجهداغی است که در سال 1291 هجری قمری در «مطبعه طهران» به چاپ رسیده است و ما همین چاپ را مأخذ قرار دادهایم. ضمن حفظ اصالت ترجمه میرزا جعفر قراجهداغی،...
-
عنوان کتاب:و من در آبی بیکران چشمهایش غرق شدم اثر: سرور حاجی سعی
1386/05/13 08:18
نساء حاجی سعید و من در آبی بیکران چشمهایش غرق شدم اثر : سرور حاجی سعید ... ومن در آبی دریای بیکران چشمهایش غرق شدم سعید مددی ، فرزند لطیف 0 دوباره اسمت را میخوانم ، دوبار که نه ، خیلی بیشتر0 حرف حرف نامت را با خود هجی میکنم، تا بدانی که بند بند وجودم همراه توست0 دیر آمدی مرد0 کم کم داشت دلم شور میزد که نکنه هیچ وقت...
-
عنوان کتاب:خاله خانم اثر: توحید عزیزی
1386/05/13 08:15
خاله خانم اثر : توحید عزیزی یادم نیست در آن صبح بهاری که ما بچهها در صندلی عقب ماشین از انتظار خسته شده بودیم و از سر و کول همدیگر بالا میرفتیم، از مادر پرسیدم که آن پیرزن چه نسبتی با ما داشت یا نه. به هر حال ـ اگر هم پرسیده باشم ـ هیچ وقت نفهمیدم نسبت او دقیقاً با ما چیست. از آن صبح بهاری و از آن پیرزن فقط خاطراتی...
-
تسلیت
1386/05/09 05:23
وفات بانوی دو عالم حضرت زینب کبری را به تمام شیعیان دنیا بخصوص عرادت مندان آن حضرت تسلیت می گویم.
-
جملات عشقولانه
1386/05/08 06:49
سنگی که طاقت ضربه های تیشه را ندارد تندیسی زیبا نخواهد شد از زخم تیشه خسته نشو که وجودت شایسته ی تندیس است ن یا این جوریه دیگه: اگه گریه کنی میگن کم آوردی ، اگه بخندی میگن دیوونست ، اگه دل ببندی تنهات میزارن ، اگه عاشق بشی دلتو میشکنن ، با این حال باید لحظه ای را گریست ، دمی را خندید ، ساعتی را دل بست و عمری عاشقانه...
-
عنوان کتاب:متن کامل کتاب گلشن راز شیخ محمود شبستری
1386/04/23 16:06
متن کامل کتاب گلشن راز شیخ محمود شبستری لینک فایل