هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

عکس های نیکی کریمی در جشنواره ی کلن آلمان










می گم خوب شد این جشنواره توی آلمان بوده وزود هم تموم شده وگر نه نیکی کرمی...... دیگه خودتون میدونید چیکار میکرد...آره ژست های آنجلینا جولی یا جنی فر لوپز رو میگرفت اون موقع بود که آبروی ایران رو می برد.درموردش نظر بدین احتمالا نظرات شما جالب باشه.

شخصیت های مهم دنیا

شخصیت های مهم دنیا چه کاره بودن ؟

 

آیا تاکنون فکر کرده‌اید شخصیت‌های نام‌آور دنیا که همه آنها را می‌‌شناسند و اغلب از ثروتمند‌ترین‌های جهان هستند کار خود را با چه شغلی آغاز کردند و در ابتدا چه کاره بودند؟ بسیاری از آنها شغل‌هایی داشتند که هیچ ارتباطی با حرفه کنونی‌شان نداشت و بعضی دیگر به کارهایی آنچنان ابتدایی می‌‌پرداختند که برخی از ما انسان‌های گمنام و معمولی، انجام آن را دون شان خود می‌‌دانیم.

(مایکل دل:)

 موسس و رییس شرکت سهامی کامپیوتری DELL در یک رستوران چینی ظرفشور بود و ساعتی 2/5 دلار دستمزد می‌‌گرفت. او از این تجربه‌اش به نیکی یاد می‌‌کند و می‌‌گوید: (بهترین بخش آن دوران، عقل و منطق صاحب رستوران بود و اگر کمی زودتر به رستوران می‌‌رفتم می‌‌توانستم نهایت استفاده را از او بکنم. او به کارش افتخار می‌‌کرد و به هر کسی که از در رستورانش وارد می‌‌شد اهمیت می‌‌داد

.شون (دیدی) کومبز:

 هنرپیشه و خواننده آمریکایی روزنامه‌ پخش‌کن در آن زمان او دوازده سال داشت و شاید هرگز فکر نمی‌‌کرد این شغل آغازی برای رسیدن به وضعیت کنونی اوست. او از همان ابتدا بلند پرواز بود

                                                                                                                                         (پول پوت:)

قبل از این‌که یک خیانت‌کار جنگی معروف و جهانی شود، سالوت سار  نام داشت کامبوجی اودرجوانی در رشته نجاری و مهندسی رادیو تحصیل می‌‌کرد و بالاخره یک (معلم) شد و در یک مدرسه خصوصی در (پنوم پنه) تدریس می‌‌کرد ولی به خاطر گرایش به کمونیسم اخراج شد. پس از آن او نام خود را به (پول‌پوت) تغییر داد و عضو فدایی حزب کمونیسم کامبوج شد. سال‌ها بعد او فرمانده ارتش (خمر سرخ) بود و در چهار سال حکمرانی بیش از یک میلیون کامبوجی را کشت.

(اوپرا وینفری:)

)به دنیا آمد. بودند.مجری سرشناس آمریکایی در (می‌‌سی‌سی‌پی پدر و مادرش بیش از حد و به همین خاطر مادربزرگش به او رسیدگی می‌‌کرداو از سه سالگی خواندن و نوشتن را به اوپرا آموخت و او را به کلیسای محلی فرستاد. او می‌‌توانست آیات انجیل را به خوبی از حفظ. بخاند.در شانزده سالگی یک روز در مسابقه رادیویی شرکت کرد و برنده یک ساعت مچی شد. وقتی برای گرفتن جایزه خود به ایستگاه رادیویی شهر رفت، مطلبی را برای تهیه‌کنندگان خواند و از همان زمان با حقوق صد دلار در هفته به عنوان )خبرنگاراستخدام شد.)

(تری هچر:)

 هنرپیشه هالیوود در پنج سالگی توسط شوهر خاله‌اش مورد آزار قرار گرفت و به همین‌خاطر مبتلا به مشکلات روحی شد. وقتی کمی بزرگ‌تر شد به تحصیل در رشته بازیگری پرداخت ولی اولین شغل هچر در سال 1984 شغلی عجیب بود. او (تشویق‌کننده) تیم راگبی (سا نفرانسیسکو )49 بود و به خاطر آن پول می‌‌گرفت..

(آدولف هیتلر:)

در کودکی به مدرسه کلیسا می‌‌رفت و آرزو داشت کشیش بشود ولی در سال 1903 و پس از مرگ پدر از مدرسه بیرون انداخته شد. سپس به رشته هنر پرداخت ولی به دلیل بدقول بودن دو بار از آکادمی هنرهای زیبای وین اخراج شد. آدلف خسته، تنها، جوان و غمگین شب‌ها را در پانسیون می‌‌گذراند و برای پول درآوردن (نقاشی) می‌‌کرد و کارت پستال می‌‌کشید. اگر جنگ جهانی اول شروع نمی‌‌شد شاید او یک نقاش شکست‌خورده می‌‌شد.

ولی پس از شروع جنگ هیتلر قلم را کنار گذاشت و اسلحه به دست گرفت و به ارتش آلمان پیوست. او آنقدر از جنگ لذت می‌‌برد که چند سال بعد تصمیم گرفت یک جنگ دیگر به راه بیندازد.

(سیلوستر استالونه:)

 همیشه آدم خشنی بود. او زمانی (جاروکش قفس شیرها) بود. در پانزده سالگی همکلاسی‌هایش می‌‌گفتند او بیش از همه احتمال دارد که زندگیش را روی صندلی الکتریکی به پایان برساند.  او بعدها با فیلم (راکی) به شهرت جهانی دست یافت .  

ن براون) نویسنده رمان معروف (رمز داوینچی) که قبل از ساخته شدن، فیلم آن به زبان‌های مختلف ترجمه شده بود،  در یک دبیرستان به تدریس  مشغول بود.

(جنیفر لوپز:)

 مدتها قبل از آن‌که به خوانندگی روی آورد و تبدیل به یک ستاره شود هر روز لباس ساده‌ای بر تن می‌‌کرد و به دادگستری می‌‌رفت تا به شغل خود بپردازد چون او یک (مشاور قضایی) بود.

(بنیتو موسولینی:)

 دیکتاتور فاشیست ایتالیایی برای یک روزنامه کار می‌‌کرد و داستان دنباله‌دار می‌‌نوشت. یکی از داستان‌های او (معشوقه کاردینال) نام داشت که داستان اندوهبار یک کاردینال قرن هفدهمی و معشوقه‌اش را بیان می‌‌کرد.

 (بیل گیتس:)

 در عمارت کنگره واشنگتن (پادو) بود.

(ویلیام واتکینز:)

 رییس فعلی تکنولوژی در شیفت شب یک بیمارستان روانی کار می‌‌کرد. کار او این بود که مراقب بیمارانی که از کنترل خارج می‌‌شدند باشد

.

(بیل موری:)

 کمدین آمریکایی بیرون یک بقالی می‌‌ایستاد و شاه بلوط می‌‌فروخت. او مدتی نیز پیتزا‌فروشی کرده است.

(راش لیمبو:)

 مجری معروف رادیویی آمریکا کفش واکس می‌‌زد.

(رابین ویلیامز:)

 هنرپیشه و کمدین معروف و محبوب هالیوود پانتومیم خیابانی اجرا می‌‌کرد.

(تامی هیل فایگو:)

 از طراحان بنام و معروف لباس که لباس‌های طرح او امروزه بر تن بسیاری از اهالی سرشناس هالیوود دیده می‌‌شود، زمانی که هیچ فروشنده‌ای حاضر نشد شلوارهای جین طرح او را در مغازه‌اش بگذارد و به فروش برساند در کنار خیابان و پشت یک وانت آنها را می‌‌فروخت.

(جری سینفلد:)

 کمدین، هنرپیشه و نویسنده آمریکایی تلفنی لامپ می‌‌فروخت.

(دمی مور:)

 که سال‌هاست دوستدارانش برای گرفتن امضا از او هم به او دسترسی ندارند؛ زمانی برای یک مغازه ظروف کرایه کار می‌‌کرد

.
(جنیفر انیستون:)

پیش‌خدمت رستوران بود

 

(براد پیت)

 شوهر سابق جنیفر انیستون و همسر فعلی آنجلینا جولی یخچال حمل می‌‌‌کرد.

(گارت بروکس:)

 چند ماه قبل از این‌که رکورد جهانی را در موسیقی بشکند، فروشنده یک مغازه چکمه‌فروشی بود.

(جک نیکلسون:)

 بازیگر قدیمی هالیوود در پستخانه کار می‌‌کرد.

(استفان کینگ:)

 نویسنده، در یک مدرسه (سرایدار) بود و وقتی داشت کمدهای دانش‌آموزان را تمیز می‌‌کرد داستان اولین رمانش به ذهنش خطور کرد.

(هریسون فورد:)

نجاری میکرد و به این کار خیلی علاقه داشت. او هنوز هم هر وقت فرصتی داشته باشد به چوب و نجاری روی می‌‌آورد

 

تبریک

 

مهربان پروردگارم!

 به پاسداشت مهرورزی تو،

 روزه گرفتیم و اکنون به نماز فطرت،

 پاک میرویم و در آبی رحمتت روح و جان می شوییم و تن پوش آمرزش بر تن می نماییم.

در این لحظه های سبز استجابت،

 شاخه های نخل آرزو را در دست می گیریم و ظهور موعود آخرین را از تو میخواهیم

 

عید سعید فطر، عید آسودگی از آتش غفلت و رهیدگی از زنجیر نفس، بر میهمانان حضرت حق مبارک باد. 

 

عید رمضــــــان آمد و ماه رمضان رفت

صد شوق که این آمد و صد حیف که آن رفت

آره عزیز اینم رفت  می دونی عیب زمان چیه اینه که آرام و بی صدا می گذره بدونه این که متوجه گذر اون بشی یه وقت سر می اندازی که دیگه خیلی دیره هر چه فریاد بزنی دیگه فایده ای ندارد

در اون زمان چیزی که به جای نرسد فریاد است.

میگن هر گلی یه بوی داره پس مراقب باشیم این گلهارو به سادگی از دست ندهیم.

 

 

ٌٌٌٌٌٌٌ

صلوات نا قص

رسول خدا)ص) می فرماید:هر کس برمن صلوات بفرستد ولی بر آل من صلوات نفرستد بوی بهشت به او نخواهد رسید؛در حالی که بوی بهشت از راه پانصد ساله استشمام می شود.

منبع:وسائل الشیعه،ج7،ص203

شهادت امام متقیان امام علی (ع) را بر تمام شیعیان تسلیت عرض می کنم.


آیا میدانید چرا در بین مکلائکه حضرت عزرائیل (ع)مأمورقبض روح شد؟

درحدیث معتبرازحضرت صادق(ع)نقل شده که مشیت حضرت حق چون تعلق گرفت برآنکه حضرت آدم راخلق نمایدجبرئیل را به زمین فرستاد تااینکه قبضه ی از خاک های مختلفه ی زمین بردارد تا حضرت آدم را از او ایجاد نماید وچون جبرئیل خواست مقداری از خاک را برداردزمین ازاو سوال کرد که منظور خدا از خلقت آدم چیست؟فرمود که او را و ذریه ی او را مکلف به عباداتی بگرداند وهر یک از انهایی که عبادت او را نمودند دائما در جوار رحمت خیش در بهشت برین از آنها پذرایی نماید و هر یک از آنهایی که نا فرمانی کردند تا ابد در زندان آتشین خود جهنّم آنها را معّذب دارد ،زمین چون تیمن این سخن را از جبرئیل (ع) شنید اورا به حضرت حق قسم داد که از من بر ندار که من طاقت عذاب حضرت حق را ندارم.و لذا جبرئیل بدون اینکه چیزی از او بردارد برگشت وبه خدا عرض کرد چون زمین مرا به عزّت و بزرگواری تو قسم داد از او برنداشتم خداون میکائیل(ع) و اسرافیل (ع) را هم که از برای آوردن خاک مأمور گردانید ، زمین هریک را قسم داد که از او برندارند وآنها هم بر گشتند بدون اینکه چیزی از خاک زمین بردارند خداوند ازرائیل را مأمور به آوردن خاک از زمین کرد وچون ازرائیل خواست از زمین خاک بردارد هر چند زمین او را به خدای جهان قسم داد که از من برمدار عزرائیل (ع) توجهی نکرد و فرمود من از مخالفت دستور خدای خویش می ترسم و هر گز به واسطه ی تضرّع تو بر خلاف امر خدای خویش نخواهم نمود ولذا مقداری از نقاط مختلفه خاک برداشت و به نزد خدای سبحان حاضر نمود .خداوند از او تقدیر نمود و فرمود چنانچه از آوردن خاک، تو امتثال امر من نمودی و به تضرّع وزاری زمین رحم نکردی در قبض روح اولاد آدم هم تورا مأمور نمودم تا اینکه به احدی رحم ننمایی و در بغل مادر بچه شیرخوار او را قبض روح نمایی و بین مادر و بچه هایش جدایی اندازی ودو برادر را به واسطه ی مرگ از هم جدا سازی و بین زن و مردی که سالها الفت بوده اند به واسطه ی مرگ مفارقت اندازی ولذا از این رو حضرت ازرائیل (ع)از طرف حضرت سبحان مأمور به قبض روح بندگان خدا گرداند.

خداوندا

خداوندا! همواره‌، تو را سپاس می‌گذارم که هر چه در راه تو و در راه پیام تو‌بیشتر می ‌روم و بیشتر رنج می‌برم‌. آن‌ها که باید مرا بنوازند‌، می‌زنند، آن‌ها که باید همگامم باشند‌، سد راهم می‌شوند‌، آن‌ها که باید حق‌شناسی کنند‌، حق‌کشی می‌کنند، ‌آن‌ها که باید دستم را بفشارند‌، سیلی می‌زنند،‌ آن‌ها که باید در برابر دشمن دفاع کنند‌، پیش از دشمن حمله می‌کنند و آن‌ها که باید در برابر سمپاشی‌های بیگانه‌، ستایشم کنند‌، تقویتم کنند‌، امیدوارم کنند‌، سرزنشم می‌کنند‌، تضعیفم می‌کنند‌، نومیدم می‌کنند‌، تا در راه تو از تنها پایگاهی که چشم یاری می‌دارم‌، نومید شوم‌، چشم ببندم‌، رانده شوم‌... تا تنها امیدم تو شوی‌، چشم انتظارم تنها به روی تو باز ماند‌، تنها از تو یاری طلبم و در حسابی که با تو دارم شریکی دیگر نباشد.

خداوندا!‌ پارسایان بزرگی را که در انزوای ریاضت و عزلت پاک عبادت یا علم یا هنر‌، به کشتن نفس کمر بسته‌اند‌، هر چه زودتر توفیقشان ده‌!

خداوندا‌! به من توفیق تلاش در شکست‌، صبر در نومیدی‌، رفتن بی‌همراه‌، جهاد بی‌سلاح‌، کار بی‌پاداش‌، فداکاری در سکوت‌، دین بی دنیا‌، مذهب بی‌عوام‌، عظمت بی‌نام‌، خدمت بی‌نان‌، ایمان بی‌ریا‌، خوبی بی‌نمود‌، گستاخی بی‌خامی‌، مناعت بی‌غرور‌، عشق بی‌هوس‌، تنهایی در انبوه جمعیّت‌، دوست داشتن بی آن‌که دوست بداند‌، روزی کن‌.

خداوندا‌! لذّت‌ها را بر بندگان حقیرت بخش و دردهای عزیز را بر جانم ریز‌.