هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

حکمت

یک نفر تعریف می کرد که اسم و اوازه ایت ا...سید محمد رضا بها(ره)را از خیلی از اهل معرفت شنیده بودم و خیلی دوست داشتم که با ایشان ارتباط برقرار کنم. اما نمی دانم چرا قسمت نمی شد که من خدمت ایشان برسم.چند وقتی بود که یک مشکلی برایم پیش امده بودو اوضاع و احوالم را به هم ریخته بود.در دلم گفتم که این مشکل به دست اقای بها الدینی حل می شود و باید ایشان را زیارت کنم. در همین حال و هوا دنبال شخصی می گشتم که با ایشان ارتباط داشته باشد.که شنیدم اقای امجد که هم اکنون از اساتید اخلاق شهر تهران هستند و بسیاری از دانشجویان و طلاب از محضر این استاد فرزانه کسب معنویت می کنند با اقای بها الدینی ارتباط دارد. با هر مشکلی بود اقای امجد را پیدا کردم و عرض کردم چند ماهی است می خواهم اقای بها الدینی را ببینم ولی نمی توانم و الان از شما خواهش می کنم که مشکل حقیر را به ایشان بفرمایید تا ایشان با ان نفس پاکی که دارند از خداوند بخواهند که مشکل بنده را حل کند.ایشان هم پذیرفتند و من خداحافظی کردم.بعد از چند روزکه دوباره خدمت اقای امجد رسیدم تا ببینم که ایا پیغام بنده را به اقای بها الدینی رسانده اند یا خیر؟ایشان فرمودند بله به ایشان عرض کردم و ایشان فرمودند به جای این همه سعی تلاش برای دیدن من اگر یک بار به امام هشتم علی ابن موسی الرضا(ع)مشکلت را گفته بودی مشکلت حل می شد.