ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
نیوتن که یکى از چهرههاى درخشان علم هیئت و ریاضى است، پس از این که با کشف قوه جاذبه در منطقه مغرب زمین «1» و بیان قوانین حرکات، انقلابى در دنیاى علوم ایجاد و شهرت عالم گیرى پیدا کرد، از اطراف و اکناف افرادى که در جستجوى دلیل قاطعى بر وجود صانع و خالق کائنات بودند به او روى آورده و خواستار دلیلى در این زمینه شدند، وى در پاسخ گفت:
«در وجود آفریدگار دانا و تواناى این عالم ابداً تردید نکنید، زیرا موجودات متنوع این جهان با این تناسب و هماهنگى و با این نظام دقیقى «2» که بر آنها حکومت مىکند مسلماً از آفریدگارى که مصدر حکمت و اراده است سرچشمه گرفته است.
سپس افزود: هر چند نیروى جاذبه و قوانین حرکات را کشف کردیم، ولى اینها هیچ وقت نمىتوانند منشأ پیدایش حرکات منظم اجرام جهان باشند، زیرا نیروى جاذبه خورشید سیارات را به طرف خود مىکشاند، هم چنین سیارات اقمار خود را به سوى خود جذب مىکنند، و قوانین حرکات چگونگى حرکات موجود را بیان میکند ولى یک منبع آگاه و با ارادهاى لازم است که جرم هر یک از این کرات و فاصله آنها را نسبت به هم، و سرعت سیر آنها را به طور دقیق محاسبه کند و با اراده و قدرت خود هر یک از آنها را طبق همان فرمول و محاسبه مخصوص در فواصل و مدارهاى معین قرار دهد و در جهت خاصى به حرکت درآورد، سپس اضافه کرد که: دقت مختصرى در اعضا و دستگاههاى پیکر جانداران درس بزرگى از ایمان به خداوند جهان به انسان مىدهد.
آیا ممکن است سازنده دستگاه عجیب بینائى از قوانین نور بىاطلاع باشد؟!
آیا معقول است که سازنده دستگاه حیرتانگیز شنوائى از قوانین امواج صورت آگاهى نداشته باشد؟!
نیوتن روزى ابتکار جالبى در این زمینه بکار گرفت که شرح آن از این قرار است:
وى دوستى داشت که معتقد به خدا نبود، براى اینکه دوستش را با برهان مجسمى به وجود خدا مؤمن سازد به یک مکانیک ماهر دستور داد ماکت کاملى از منظومه شمسى بسازد.
مکانیک طرح کاملى از منظومه شمسى به این ترتیب ساخت که یک گوى در وسط و گوىهائى در اطراف آن و گوىهاى دیگرى در پیرامون این گوىها قرار داد، به عنوان این که گوى وسط الگوئى از خورشید، و گوىهاى اطراف آن الگوئى از سیارات و بالاخره گوىهایى که در پیرامون گوىهاى اول بود الگوئى از اقمار سیارات باشند، و آنها را با دندهها و تسمهها به هم مربوط کرد و هندلى براى آن ترتیب داد به طورى که وقتى هندل حرکت داده مىشد تمام گوىها با شیوهى جالبى هر کدام در مدار مخصوصى به حرکت در مىآمدند. پس از این که نیوتن این ماکت را تحویل گرفت در اطاق خود قرار داد، روزى دوستش وارد اطاق نیوتن شد، تا چشمش به ماکت منظومه شمسى افتاد، توجهش به آن جلب شد، نزدیک رفت دست به هندل برد و آن را به حرکت در آورد، یک دفعه گوىهائى که در پیرامون گوى وسط بودند به حرکت در آمدند.
دوست نیوتن چند قدم به عقب رفت و با تعجب گفت: چیز جالبى است چه کسى این را ساخته است؟ نیوتن هم چنان که مشغول مطالعه بود، بدون این که سر از روى کتاب بردارد با کمال خونسردى گفت: هیچ کس!
دوست نیوتن نزدیکتر آمد و گفت: آقاى نیوتن مثل این که به پرسش من توجه ننمودى، من پرسیدم این وسیله جالب را چه کسى ساخته؟
نیوتن گفت: من پرسش شما را فهمیدم و در پاسخ شما گفتم هیچ کس آن را نساخته است، حالا هم مىگویم کسى آن را نساخته است، ذراتى از این جهان خود به خود جمع شده، این گوىها به این ترتیب به وجود آمده است!
دوست نیوتن گفت: آقاى نیوتن شما فکر مىکنید من آدم دیوانهاى هستم که با من اینگونه صحبت مىکنید، چطور ممکن است این دستگاه خود به خود به وجود آمده باشد، مسلماً آن را شخص عاقلى ساخته و هر که ساخته بىتردید هنرمند ماهرى بوده است.
نیوتن دست روى دوش دوستش نهاد و گفت: دوست عزیز! در صورتى که این دستگاه که به اسباب بازى کودکان شباهت دارد، و ماکتى از روى منظومه شمسى است و طبق متد آن حرکت مىکند امکان نداشته باشد خود به خود به وجود آمده باشد پس آن اصل عظیم یعنى منظومه شمسى چگونه ممکن است که خود به خود به حکم تصادف به وجود آمده باشد؟!
دوست نیوتن تسلیم شد و به وجود آفریدگار جهان هستى و نظام کائنات اعتراف کرد. خواننده عزیز در سطور گذشته در رابطه با آسمان اندکى از بسیار، و مشتى نمونه خروار، و قطرهاى از دریا به رشته تحریر آمد و همین مقدار کافى است که ما را به عظمت و قدرت و حکمت و عدالت و علم بىنهایت خالق آسمانها توجه دهد و قلب ما را از ایمان و معرفت و عشق به او مالامال نماید، اکنون توجه شما را به گوشهاى از وضع زمین که دومین مسئله آیه مورد بحث است جلب مىکنم.