هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

از فاصله ها گریزانم

از فاصله ها گریزانم


از فاصله ها گریزانم 

 فرسنگ ها را می پیمایم 

 به تو میرسم 

 به تو که شب ها و روز ها به من اندیشیدی 

 و مرا در آغوش پر مهرت نوازش دادی

 بوسه ای بر گونه ام زدی 

 و مرا با گرمای و جودت گرم کردی 

 و با چشمان پر لطفت آسمان را نگریستی 

 و خدا را شکر کردی

 هم اکنون تنها مانده ام بی تو

 از من فقط و فقط بیشه ای بی آب وعلف مانده است 

 بارانی از چشمان ابری ام می بارد و گونه هایم را سیراب می کند

 تنها به سوی تو می آیم

 دلتنگم

 در انتظار جرقه ای هستم

 جرقه ای که می تواند آتش فاصله ها را کم کند

 و مرا به یگانه معشوقم برساند

 ترنم و طراوت نیلوفر تو را به یاد من می آورد

. به سوی تو می آیم

نظرات 1 + ارسال نظر

سلام دوست عزیز
سایت بسیار قشنگ،جذاب وپرمحتوایی دارید.ما نیز فرومی
علمی ، تخصصی و عمومی، با نام انجمن پارسیان را برای تمام ایرانیان عزیز راه اندازی کردیم.
خوشحال می شویم به جمع دوستانه ما بپیوندید .
می توانید از مدیر کل سایت، مدیریت انجمنی را درخواست کنید.
مایه مباهات است دوستان و مدیران لایقی مانند شما در جمع ما باشند.
منتظر حضور سبز شما هستم. موفق باشید.
http://parsianforum.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد