هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

به نام امپراتوری قلبم

به نام امپراتوری قلبم

در زیر آسمان نیلگون هر چیز فصلی دارد و هر هدفی زمانی :

زمانی برای تولد ، زمانی برای مرگ ؛

زمانی برای کاشتن ، زمانی برای برداشتن ؛

زمانی برای کشتن ، زمانی برای بخشیدن ؛

زمانی برای ویران کردن و زمانی برای ساختن ؛

زمانی برای گریستن و زمانی برای خندیدن ؛

زمانی برای سوگواری ، زمانی برای پایکوبی ؛

زمانی برای پرتاب سنگ و زمانی برای جمع آوری سنگ ؛

زمانی برای در آغوش گرفتن و زمانی برای از آغوش راندن ؛

زمانی برای دست یافتن و زمانی برای از دست دادن ؛

زمانی برای نگه داشتن و زمانی برای رهائیدن ؛

زمانی برای گسستن و زمانی برای پیوستن ؛

زمانی برای خاموش گزیدن و زمانی برای سخن گفتن ؛

زمانی برای عشق زمانی ، برای نفرت.

و اما

اکنون زمان گسستن است ، زمان برای جدا شدن ، زمان زیر پا گذاشتن عشق و خاطرات. زمانی برای انتظار دوباره.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد