هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

شناخت مشکلات

راه کارهایی برای شناخت بهتر مشکلات و نحوه بر خورد و تجزیه و تحلیل انها

ما در طی روز به مشکلات مختلفی بر می خوریم که گاها نمی دانیم از کجا نشات می گیرند و اصلا به وجود اورنده انها چه علتی می تواند باشد ایا تا به حال به این فکر کرده ایم که شاید خود ما این مشکلات را به وجود می اوریم ویا شاید هم کس دیگر و یا اتفاق دیگری بعضی از مشکلات را برای ما به وجود می اورند اما هر چه که هست و هر اتفاق و هر کس دیگری که این مشکلات را برای ما به وجود می اورد مهم نیست مهم این است که ما چگونه با انها برخورد کنیم و چگونه مشکلات را هضم کنیم و حتی با وجود نداشتن تحمل بعضی از مشکلات باز با انها چگونه کنار بیاییم . خوب به خاطر دارم که در راه مسافرت به مکانی بودم که جمله بسیار سازنده ای را روی دیوار خواندم انسان موفق انسانی است که به راه حل ها می اندیشد و انسان نا موفق انسانی است که به مشکلات می اندیشد .

من می گویم حالا که دستم زخم شده پس چرا به این فکر کنم که چه کسی دست مرا زخمی کرد اصلا چرا زخمی شد نباید این طور می شد و .....اما چرا باید روی خود مشکل زوم کنم اتفاقیست که افتاده چرا به این فکر  نکنم که دیگر نگذارم چنین اتفاقی بیفتد حال ان چیزی که مهم است این است که باید این زخم را ببندم و فقط ان را ببندم و دیگر هیچ .

تجزیه و تحلیل مشکلات

خود را برای مقابله با انواع نگرانیها مجهز کنیم و ان سه مرحله به قرار زیر است :

1. درک حقیقت و اصل مطلب

2. تجریه و تحلیل ان

3. مرحله تصمیم و سپس اقدام ان

همیشه در حالت اماده باش زندگی کن و انتظار تغییر در زندگی را داشته باش و نگذارید حرفهای دیگران در شما تاثیر منفی بگذارد .

دستور اول :

اگر می خواهید از نگرانی بپرهیزید حساب هر روز راجداگانه نگهدارید و برای اینده جوش نخورید و هر روز را تا شما زندگی کنید.

دستور دوم:

هر گاه گرفتار مشکلی شدید فرمول زیررا به کار ببرید

الف: از خود بپرسید که بدترین عواقبش در صورت وقوع چه خواهد بود .

ب: خود را ذهنا برای ان بدترین عواقب اماده کنید

ج: ان وقت با ارامش خاطر در اصلاح ان بکوشید و بدانید با لاتر از سیاهی رنگی نیست

دستور سوم:

به خاطر بیاورید که با نگران شدن چه صدمه ای به سلامتی خود وارد می کنید و پیشه وری که نداند چگونه به جنگ نگرانی رود جوانمرگ خواهد شد .

همیشه واقع بین و حقیقت پذیر باش زیرا ناامیدی ممکن است چشم تو را از دید ان چه که در اطراف توست و تو به دنبالش می گردی بپوشاند وهمیشه بین فعالیت و خلاقیت تفاوتی حاکم است هر گاه برای انجام کاری و رسیدن به نتیجه ای تلاش کردی و تکرار و انتظار و به این نتیجه رسیدی که اوضاع کوچکتری تغییری نمی کند فورا اوضاع را ترک کن همیشه به اینکه ممکن است روزی تلاشت به نتیجه برسد امیدوار باش نه به یک معجزه .

اگر تغییر نکنی نا بود می شوی و هر گاه تصمیم گرفتی تصمیمیت را بلند و محکم بگو با کنا رگذاشتن ترس احساس رهایی می کنی تغییر کردن به موقع خیلی بهتر از تلاش برای واکنش نشان دادن و سازگاری در مقابل تغییر است همیشه فکر می کردم در کارم فقط باید هنگام بروز مشکلات به حل انها بپردازم در حالیکه باید با پیش بینی انها به انچه در اینده پیش می امد توجه می کردم .

هرگز به این فکر نکن که همیشه مرگ حق همسایه است

پنجاه در صد نگرانیها چون به مرحله تصمیم قطعی برسند از بین می روند و 40 در صد بقیه نیز در جریان اجرای تصمیم محو و نابود می شوند بنابراین 90 درصد نگرانیها با طی این چهار مرحله از بین می روند

1. دقیقا می نویسم که چه چیز باعث نگرانی من شده است

2. چه می توانم در این باره بکنم

3. تصمیم خود را می گیرم

4. بی درنگ ان تصمیم را اجرا می کنم

همیشه برای پیدا کردن بهترین راه حل برای مشکلات و نگرانیها نوشتن مطالب است (بنده شخصا نوشتن مشکلاتم را تجربه کرده ام )

وقتی که تصمیم گرفته شود و همان وقت به اجرا در بیاید کاملا مسئولیت و تشویش و اضطراب از عواقب را بر طرف می سازد .

سوال اول: برای چه نگرانم (سوال و جواب را بنویسید )

سوال دوم : چه می توانم در این باره بکنم (سوال و جواب را بنویسید )

سوال سوم : این کاریست که باید انجامش دهم (جواب را بنویس)

سوال چهارم: چه وقت شروع کنم (جواب را بنویس)

خواننده گرامی به امید اینکه این مطالب برایتان مفید واقع شود لطفا منتظر ارسال مطالب بعدی ما باشید . باتشکر از اینکه وقت خود را در اختیار ما می گذارید .

 

چگونه می توان پنجاه در صد نگرانی ها را از بین برد

این سوالات را از خود بپرسید و پاسخ دهید

1.مشکل من چیست ؟

2. علت و ریشه اش کدام است ؟

3. راه حلهای ممکن از چه قرارند ؟

4. کدام راه حل به نظر شما بهتر است ؟

همیشه قبل از تصمیم گیری بکوش تا اطلاعات لازم را در باره انچه پیش رو داری به دست اوری و بعد تصمیم گرفته و سریعا انجامش دهید . 

دستور اول: حقیقت و اصل نگرانی و مشکل خود را پیدا کنید .

دستور دوم:پس از مطالعه و دقت در مطالب اصلی و حقیقت مشکل نوبت تصمیم گیری می شود .

دستور سوم: چون تصمیم را از روی دقت گرفته اید فورا عمل کنید و نگرانی و دلهره از نتایج اینده اش را به دور اندازید .

برای اینکه حراکثر استفاده از این مطالب را داشته باشید باید دارای یک شرط اساسی باشید ان هم این که یک میل و اشتیاق فراوان به یاد گرفتن ، و یک تصمیم قوی به جلوگیری از نگرانی و اغاز زندگی نوین .

هر هفته پیشرفتی را که حاصل کرده اید از نظر بگذرانید و از خود بپرسید چه اشتباهی مرتکب شده اید و چه پیشرفتی به دست اورده اید و برای اینده چه چیزی فرا گرفته اید . دفتر یاد داشت روزانه داشته باشید که نشان دهد چگونه و چه موقع این دستورات را به کار بسته اید کارهای خوب و بد خود را اخر هر شب یادداشت کنید و انها را مورد بر رسی  قرار دهید .

چند سخن دوستانه

هیچ قدرتی به اندازه نوشتن به شما انگیزه و نیرو نمی دهد .

اجازه ندهید که کرمهای کوچک غصه شما را از پای در اورند .

.زندگی کوتاهتر از ان است که کوچک و بی اهمیت شمرده شود ..

انچه را که غیر قابل علاج است با مدارا تحمل کنید .

حوادث را ان طور که هست بپذیرید و خود را اماده سازید که همانطور قبول کنید زیرا پذیرش انچه که اتفاق می افتد اولین قدم در مغلوب کردن نتایج و مصائب و بد بختی هاست .

وقتی اتفاقی رخ داده و کاری که انجام شده و توتوان تغییر ان را نداری یا نمی توانی کاری انجام دهی پس فقط و فقط ان را بپذیر همان طور که هست نه همان طور که بوده .

بیاموزید که برای شیر ریخته و ماه گذشته زاری نکنید .

تسلیم شدن به وقایع و حوادث چاره ناپذیر،خود مهمترین توشه سفر زندگیست .

بدیهیست که حوادث و پیش امدها به تنهایی باعث خوشبختی و بد بختی ما نیستند بلکه شیوه واکنش نشان دادن ما در مقابل حوادث است که احساسات خوب یا بد در ما ایجاد می کند .

بشر می تواند تمام بد بختیها و بلایای جهان را با خونسردی تحمل کند شاید حتی تصور این نکته هم برای شما دشوار باشد ولی بر خلاف انچه فکر می کنید به قدری نیرو واستعداد نهفته در وجود شما هست که هر وقت بخواهید از انها استفاده کنید فورا ظاهر می شوند . شما بیش از انچه تصور می کنید صاحب قدرت می باشید فقط کافیست ان را بخواهی و صدا کنی و به ان ایمان و اعتقاد داشته باشی و به خودت اطمینان.

بدبختی و بینوایی این نیست که شخص کور باشد بلکه این است که نتواند کوری را تحمل کند .

برای مواجه شدن با طوفان، گرسنگی، استهزاوسوانح بایدهمان روشی را در پیش گرفت که حیوانات و درختان اختیار کرده اند .

برای تمام دردها و بیماریهای جهان یا درمان هست یا نیست اگر هست در طلبش به جان بکوش و اگر نیست تشویش به خود راه مده .

وقتی که نتوانستی با حوادث کنار بیایی انها را به حال خود بگذار تا خودشان حل شوند .

هر وقت با مشکلی روبه رو شوم اگر کاری از دستم بر اید فوری انجام می دهم و چنانچه نتوانم فراموشش کنم برای اینده هرگز نگران نمی شوم زیرا می دانم که هیچ بشری نمی تواند انچه را که در اینده اتفاق می افتد در حال حاضر در نظر مجسم کند عوامل بی شماری در اینده ما موثرند که نمی توان انها را معین کرد و اثرش را تخمین زد پس چرا بیهوده نگران شوم .

روش دفع ضرر

هر گاه خواستید ارزش برای چیز کم قیمتی قائل شوید فورا جلوی خود را گرفته و این سه سوال را ازخود بپرسید

1. تا چه اندازه این چیزی که مرا نگران ساخته برای من حقیقتا ارزش دارد ؟

2. در چه موقعی می توانیم شیوه دفع ضرر را در جلو گیری از نگرانی های خود به کار برده و فراموش کنیم ؟

3. چقدر برای این سود باید پرداخت ؟ ایا بیشتر از ارزش ان پرداخته ایم؟

خاک اره را اره نکنید

در این دنیا تنها یک راه برای استفاده از گذشته وجود دارد و ان این است که با خونسردی خطاهای سابق خود را تجزیه و تحلیل کنیم و از انها عبرت بگیریم و فراموششان سازیم.

وقتی شما در باره چیزهای گذشته و از بین رفته نگران می شوید مثل این است که سعی کنید خاک اره را اره کنید .

افکار ما معرف شخصیت ماست و طرز تفکر ما عامل مجهولیست که سر نو.شت ما را تعیین می کند زندگی ساخته افکار ماست .

اگرما افکار خوشی به مغز خود راه دهیم به طور یقین خوشبخت خواهیم بود بر عکس اگر خود را تسلیم افکار پریشان و بیچاره کننده نماییم دچار پریشانی و بد بختی خواهیم شد .اگر دائم به فکر بدبختیهای خود باشیم دیگران از ما دوری و اجتناب خواهند کرد .

شما ان طوری که تصور می کنید هستید ،نیستید بلکه ان طوری که فکر می کنید هستید .

من نمی گویم که شما نسبت به تمام مسائل زندگی خود بی توجه باشید خیر بد بختانه زندگی به این سادگی ها نیست انچه من توصیه می کنم این است که در مورد مسائل زندگی به جای پیش گرفتن رویه منفی یک حالت فکری مثبت داشته باشیم .لازم است که ما به مشکلات خود توجه داشته باشیم ولی نه انکه نگران شویم .

فرق بین توجه داشتن و نگران شدن

توجه یعنی این که شخص با علاقه مندی مشکلات خود را درک کند و با ارامش و خونسردی در رفع انها اقدام کند .

نگرانی یعنی بیهوده و دیوانه وار دور خود چرخیدن و حاصلی نبردن .

بشریت ان قدری که از فکر حوادث ناراحت می شود از خود ان حوادث زحمت نمی بیند .

ما نمی توانیم تنها از راه گرفتن تصمیم احساست خود را عوض کنیم بلکه می توانیم اعمال خو.د را تغییر بدهیم وقتی که عمل ما تغییر کرد احساسات ما نیز تغییر خواهد کرد .

بشر همچنان که فکر و اندیشه خود را در مورد اشیا و اشخاص دیگری تغییرمی دهد متوجه خواهد شد که ان اشیا و اشخاص نیز نسبت به او تغییر رویه داده اند هنگامیکه ادمی تغییر اساسی در طرز تفکر خود بدهد از تحول سریعی که در زندگی او به وجود می اید متعجب خواهد شد .نیروی توانایی که سرنوشت ما را تعیین می کند در خود ماست و تمام اعمال بشر نتیجه مستقیم افکار اوست .

 

برنامه ای فقط برای امروز

1. فقط برای امروز شاد خواهم بود اغلب اشخاص همانقدر شاد هستند که فکرا برای قبولش اماده شده اند .

2. فقط برای امروز خواهم کوشید که خود را با انچه هست سازگاری دهم و نمی کوشم که همه را طبق میل و ارزوی خود سازم . در امور خانوادگی و اداری همواره با خود سازش خواهم کرد.

3. فقط برای امروزدر فکر سلامتی خود بوده و با تمرینهای مفید ان را پرورش می دهم به بدن خود توجه خواهم کرد و دقیقه ای در مواظبت از ان سستی نخواهم کرد.تا چون ماشینی اوامر مرا اطاعت کند .

4. فقط برای امروزدر تقویت مغز خود خواهم کوشید و مطالب مفیدی یاد خواهم گرفت و ان چیزهایی را مطالعه خواهم کرد که به کوشش، تفکروتمرکز افکار نیازمند است .

5. فقط برای امروزبرای تقویت روح یک کار مطابق میل خود و کار مخالف ان انجام می دهم .

6. فقط برای امروز با همه توافق نظر حاصل کرده و لب به انتقاد نمی گشایم ،ارام صحبت خواهم کرد و با همه مهربان و مودب خواهم بود .

7. فقط برای امروز می کوشم که برای یک روز زندگی کنم و دیگر یا چیزهایی که ممکن است در فردا اتفاق بیفتد کاری نخواهم داشت .

8. فقط برای امروز خود برنامه ای تهیه می کنم که اوقات خود را چگونه بگذرانم و دیگر تصمیمات عجولانه نمی گیرم .

9. فقط برای امروز نیم ساعت از وقت خود را با خدای خود خلوت می کنم و اسرار خود را نزد او باز گو می کنم .

10.  فقط برای امروز ترس را از خود دور می کنم .مخصوصا از خوشحال بودن و از زیبایی بهره مند شدن عاشق شدن و طرف عشق دیگری قرار گرفتن ترسی نخواهم داشت .

هرگز به دنبال تلافی نروید

دشمن خود را دوست بدار. حالا اگر شما نمی توانید دشمن خود را دوست بدارید دست کم خودتان را دوست بدارید که نگذارید دشمنان شما بر خوشی و سعادت و زیبایی شما مسلط گردند و ان را تحت قدرت خود گیرند شکسپیر در این زمینه می گوید کوره را برای دشمنان خود انقدر گرم نکن که حرارت ان خودت را بسوزاند .

اگر کسی بدی بکند یا مال شما را بدزدد اهمیتی ندارد فراموش نکردن و دائما به خاطر اوردن ان است که شما را ناراحت می کند .

هیچ کس نمی تواند مارا خوار و کوچک کند یا ارامش خاطر ما را برهم زند مگر انکه خودمان وسایل این کار را برای او فراهم کرده باشیم .

از ناسپاسی نرنجید

همیشه طبیعت ناسپاس است و به طور یقین در تمام زندگی ما تغییری در ان پیدا نمی شود پس چرا ان را قبول نکنیم ؟

باید در نظر داشته باشیم که برای این که کودکان خود را حق شناس بار اوریم لازم است خودمان حق شناس باشیم به یاد داشته باشیم که بچه های کوچک گوشهای بزرگ دارند.

همشیه نعمتهایی را که داراهستید بشمارید نه محرومیتهای خودرا .

خودتان را بشناسید و از تقلید خود داری کنید

همیشه اصرار و پا فشاری می کردم که بچه هایم ان طور که خودشان هستند رفتار کنند و به انچه ممکن بود پیش اید اهمیتی نمی دادم هر چه پیش اید خوش اید و همیشه ان طوری که خودتان هستید باشید .

هیچ کس بیچاره تر از شخصی نیست که بخواهد کسی یا چیز ی غیر از انچه خود چه از نظر جسمی و یا از نظر روانی هست بشود  .

من و شما صاحب همین نیروها و استعدادها می باشیم پس خوب است بیاییم این فکر غلط را که چرا مثل دیگران نیستیم به دوراندازیم شما در این جهان فرد تازه و بی مانندی هستید که از اغاز خلقت بشر تا کنون کسی درست مثل شما نبوده و نیست و در هیچ عهد و دوره دیگری انسانی شبیه شما قدم به این دنیا نخواهد گذاشت .

شما هر کاری بکنید همان هستید که از ابتدا بوده اید به خوبی باید این باغ کوچک خود را حاصل خیز کرده و در ان زراعت کنید .

همان نیروو استعداد و شناختی را که از خود داری شکوفا کن و از ان لذت ببر و راضی باش که خوشنودی در همین است.

وقتی لیموترشی را بر می دارید از ان لیموناد شیرینی درست کنید

از پشت نرده های زندان دو نفر به خارج نگاه کردند یکی گل و لای را دید و ان دیگری ستارگان درخشان را .

مهمترین چیز در زندگی این نیست که انسان از منابع خود فایده بر گیرد این کار از دست هر احمقی نیز بر می اید بلکه انچه واقعا قابل اهمیت می باشد استفاده بردن از ضرر می باشد این کار احتیاج به هوش زیادی دارد و فرق بین مرد عاقل و احمق را نمایان می سازد .

کار خوبی که برای دیگران انجام می دهید وظیفه و تکلیف نیست یک نوع لذت است زیرا به تندرستی و نشاط فکری شما می افزاید . حتی تعریف از دیگران یا ابراز علاقه کردن به امور دیگران انها را غرق شادی و خوشنودی می سازد .

انچه مردم از ما می خواهند کمی توجه و علاقه مندیست .

انسان اگر فقط در فکر خودش باشد چندان از زندگی استفاده نخواهد برد و فرد بیچاره و در مانده ای خواهد بود اگر کسی خود را در خدمت دیگران فراموش کند لذت واقعی زندگی را درک خواهد کرد .

هرگز به دنبال تلافی و مقابله به مثل با دشمنان خود نباشید چون در ان صورت به خودتان بیشترا ز انان اسیب خواهید رسانید .

حتی یک دقیقه از عمر خود را در باره کسانی که دوستشان ندارید تلف نکنید .

به جای عصبانی شدن از ناسپاسی دیگران انتظار داشته باشید ، به خاطر بسپارید که تنها راه به دست اوردن خوشبختی این است که توقع حق شناسی و تشکر نداشته باشید بلکه خوبی را فقط به خاطر لذتی که دارد در حق دیگران بکنید .

از دیگران تقلید نکنید خود را بشناسید و سعی کنید خودتان باشید .نگرانی و غم وغصه را با خوشحال کردن دیگران فراموش کنید زیرا هنگامیکه شما نسبت به دیگران خوبی می کنید بیش از همه به خودتان خوبی کرده اید .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد