هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

هزلیات پارسی

این ذوق وسماء ما مجازی نبود * وین شوق وطرب که می کنیم بازی نبود* با بی خبران بگو که ای بی خردان *بیهوده سخن به این درازی نبود

بهاران

 
چون بنفشه ها همیشه جاودانه شد
همردیف یاس ها ، اقاقی یا و لاله ها
سبز شد شکوفه زد چو خنده بی بهانه شد
جار زد ، میان برگهای پر نشاط باغ
مهربان تر از کبوتر زمانه شد
غصه را درون قصه ها قلم کشید
طرح سادهء سرود عاشقانه شد
در هجوم جنگها و سنگها و بنگها و ننگها
نغمه شد، بهانه شد، سرود شد، جوانه شد
یک دریچه شد به سوی خندهای بی فریب
دل فریب تر ز ساز های بی ترانه شد
می شود سرود سبز سیب سرخ سرد را
گاز زد ، میان کوچه ها روانه شد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد